فاجعه فوکوشیما برخی از باورها و بنیانهای جامعه ژاپن را به لرزه درآورد. اعتماد به تکنیک و سیاست دستخوش نوسان شد و جامعه به تلاش برای ایجاد شبکههای دیگری از ارتباط و اعتماد سوق یافت. در جهان نیز فوکوشیما تاثیرات معینی بر جای گذاشت و بحثهایی برانگیخت که در ایران چندان دامنگستر نشد.
با یک مراسم رسمی برای بزرگداشت خاطره قربانیان و با شماری از تظاهرات جداگانه در شهرهای مختلف علیه انرژی اتمی، مردم ژاپن به یادمان سالگرد فاجعه فوکوشیما میروند.
فاجعه فوکوشیما در ۱۱ مارس ۲۰۱۱ با زلزلهای بزرگ به قدرت ۹ ریشتر در ۱۶۰ کیلومتری ساحل و سونامی ناشی از آن شروع شد. موجهای بلند سونامی ۱۱۵ هزار خانه را در ۴۰۰ کیلومتر ساحل شمال شرقی ژاپن ویران کردند، ۳۴۰ هزار نفر بیخانمان شدند، ۱۵ هزار و ۸۰۰ نفر جان سپردند و هنوز هم از ۳ هزار ۷۰۰ نفر دیگر خبری نیست.
فاجعه پرپیامدتر اما اندکی بعد شروع شد. هم زلزله و هم اصابت موجهای سونامی به نیروگاههای اتمی مستقر در فوکوشیما سه راکتور یک بلوک اتمی را از کار انداخت و به ذوب و انتشار مواد تششعزای هستهای در آب و هوا انجامید؛ بیش از ۱۰هزار تن آب آلوده به مواد رادیواکتیو وارد دریا شد و تشعشعات رادیواکتیوی منطقهای به وسعت نزدیک به ۲۵۰۰ کیلومتر مربع را آلودهاند.
بیش از صد هزار نفر به همین خاطر از خانه و کاشانه خود آواره شدهاند و در خانههای موقتی زندگی میکنند. شاید آنها هیچگاه دیگر امکان برگشت به محل سکونت خویش را نیابند. دو میلیون نفر دیگر از اهالی فوکوشیما که مجبور به ترک محل سکونت خود نشدهاند، باید تا سالها به طور پیوسته مورد معاینه و آزمایش قرار گیرند تا اثرات احتمالی مواد رادیواکتیو بر سلامتی آنها مهار شود.
رفع آلودگیهای رادیواکتیو منطقه به دههها و شاید سدهها وقت نیاز دارد. خودایمنکردن نیروگاههای آسیبدیده که تشعشعات بیشتری نکنند نیز دستکم ۴۰ سال طول میکشد.
از ۱۱ سپتامبر تا ۱۱ مارس
برای ژاپنیها زلزله امری عادی و طبیعی است و کوشیدهاند که اثرات آن را تا حد ممکن مهار کنند. اما کمتر کسی تصور میکرد که زلزلهای به ابعاد و پیامدهای زلزله ۱۱ مارس ۲۰۱۱ روی دهد. شاید بیسبب نیست که از این ۱۱ مارس به عنوان ۱۱ سپتامبر ژاپنیها یاد میشود. آمریکاییها هم تا ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ امنیت خود را امری بدیهی میپنداشتند و تصوری از آسیبپذیری در این زمینه نداشتند.
معبد میوکو در ژاپن؛ زائران برای قربانیان زمینلرزه ژاپن دعا میکنند
اعتماد به نفس ژاپن در برابر زلزله تا پیش از ۱۱ مارس بر قدرت و توانایی تکنولوژی و فناوری استوار بود. در این کشور برای هرگونه معضل اجتماعی و اقتصادی و زیستمحیطی معمولا راهحلهای مبتنی بر فناوری جستجو میشد. این گونه بود که شهرهای ژاپن به بهترین سیستم حمل و نقل مجهز شدند، تولید پیشرفتهترین ربوتهای صنعتی به نام این کشور رقم خورد و انرژی اتمی هم به یکی از ستونهای اصلی رفع نیازهای الکتریکی آن بدل شد.
به عبارتی، در کشوری محروم از منابع زیرزمینی انرژی اتمی سهم عمدهای در رشد و پیشرفت اقتصادی به عهده گرفت. این فکر هم در اذهان وجود داشت که ظرفیتهای هستهای، کشوری را که به لحاظ پیشینه تاریخیاش در دریایی از کینه و بیاعتمادی همسایگان زندگی میکند، بالقوه به یک قدرت اتمی مجازی (دارای امکان ساخت بمب اتمی) تبدیل کرده که در تامین امنیت آن بیتاثیر نیست. این اواخر حفظ محیط زیست و ممانعت از آلودگی هوا با سوختهای فسیلی نیز توجیهی برای محبوبیت انرژی اتمی و بسط و توسعه آن بدل شده بود.
در واقع، تکنیک در ژاپن پدیدهای بود فراتر از ابزاری برای مهار و به تسخیر درآوردن امکانات و انرژیهای طبیعت و بسط تواناییهای انسان. اعتماد، فسادناپذیری و فقدان علاقه و منافع شخصی صفاتی بودند که در ژاپن به راحتی به فناوری اطلاق میشدند و آن را در چشم بسیاری از مردم عزیز و محبوب میکردند. در چهره تکنیک یاوری دیده میشد که بهبود گام به گام زندگی، یعنی آن چه را که سیاست لزوما قادر به انجامش نبود را تحقق میبخشید.
اگر باد در جهت غرب میوزید
اعتماد به خویش جامعه ژاپن در مهار طبیعت به پشتوانه اتکای به فناوری چنان بود که تصور نمیرفت ایمنی نیروگاههای فوکوشیمای روزی چنان به خطر بیافتد که نیاز به ربوتهای مخصوصی برای مهار فاجعه در آنها بیافتد و مجبور باشند که از خارج آن را وارد کنند.
گزارشهایی که تازه به بیرون درز کردهاند، نشان میدهند که دولت با فشار مدیریت صنایع اتمی را وادار کرده است که به تلاش برای مهار انفجارهای هستهای در نیروگاههای فوکوشیما ادامه دهند، چون بروز انفجار احتمالی در برخی دیگر از راکتورها و یا حتی وزیدن باد در سمت غرب میتوانست تخلیه توکیوی ۱۳ میلیون نفری را هم الزامی کند، امری که برای آن نه طرح جامعی وجود داشت و نه تمرین و آمادگیهای لازم. اعتماد به تکنیک تا مرز بیخیالی پیش رفته بود.
زلزله مارس ۲۰۱۱ بسیاری از معادلات را به هم زد
اعتماد به سیاست و احزاب حاکم هم نیز کمتر از باور بیچون و چرا به تکنیک نبود؛ نهادهای دولتی اغلب راهگشا و هدایتکننده پیشرفتهای تکنولوژیک ژاپن بودهاند و همکاری تنگاتنگ میان سیاستمداران و کنسرنهای صنعتی از ستونهای ثابت عرصه سیاسی این کشور به شمار میآمده است. هر بازنشسته ارشد پیر یا جوان عرصه سیاست معمولا صاحب پست و مقامی در صنایع و اقتصاد ژاپن میشود. این که این درهمآمیختگی سیاست و اقتصاد و کمتوان شدن نهادهای کنترلکننده میتواند خطرناک شود کمتر برای جامعه ژاپن حساسیتبرانگیز بوده است.
زلزله مارس ۲۰۱۱ این معادلات را تا حدود زیادی بر هم زده است. کمتر نتیجه تحقیقی درباره فاجعه فوکوشیما تاثیرپذیری نهادهای نظارتی از منافع صاحبان صنایع اتمی را به عنوان یکی از عوامل مهم عدم آمادگی در قبال فاجعه ناگفته میگذارد.
این که ۸۰۰ سال پیش سونامی مشابهای در همین منطقه روی داده و این که بسیاری از شبیهسازیهای کامپیوتری، بروز وضعیتی مشابه ۱۱ مارس برای نیروگاههای فوکوشیما را امری غیرمتحمل نشان نمیدادند نیز از دیدهها پنهان ماندند تا تردید درباره انرژی اتمی و نوع مدیریت آن به ذهنها خطور نکند.
در واقع، از سودهای کلانی که انرژی اتمی به بار میآورد هم صاحبان نیروگاهها بهرهمند میشدهاند و هم سهمی هم به دولت و نهادهای وابسته به آن میرسید تا در کنترلها سختگیری نکنند و رسانههای عمومی را نیز در خدمت تبلیغ و ترویج مزیتهای انرژی اتمی و تکنیک پیشرفته و ایمن ژاپن در این زمینه قرار دهند.
از اعتماد عمودی تا اعتماد افقی
این که اطلاعرسانی دولت نیز در جریان فاجعه، مخدوش و قطرهچکانی بوده، ضربهای بزرگ به اعتماد عمومی به نهادهای حکومتی وارد کرده است. حالا خود مردم عادی و سازمانها و نهادهای محلی به جای اعتماد به دادههای دولت در زمینه میزان تشعشات هستهای دست به کار شدهاند و با وسایل عادی و پیشرفته به این کار مشغولند تا زندگی و مراقبتهای مربوط به سلامتی خود را متناسب با میزان تشعشات تنظیم کنند.
یک سال بعد از زمینلرزه و سونامی سهمگین ژاپن، هنوز از ۳ هزار ۷۰۰ نفر خبری نیست
تکنیک اعتماد سابق را برنمیانگیزد، اما تردید و سوءظن به دولت استفاده مفید از آن را وارد اشکال جدیدی کرده و همبستگی، ایجاد شبکههای اجتماعی و بسط و گسترش اعتماد افقی در جامعه را ابعادی کمسابقه بخشیده است.
ژاپن در زمینه مسائل مربوط به حفظ محیط زیست در مجموع کارنامه بدی ندارد. ولی این کارنامه عمدتا به عرصههایی غیر از انرژی اتمی و مشکلات آن محدود میشود. پس از مارس ۲۰۱۱ هشدارها و حرفهای هواداران محیط زیست در این زمینه نیز گوشهای شنواتر بیشتری پیدا کرده است.
دولت در واکنش به خشم عمومی از نبود نظارت درست بر فعالیتهای اتمی قانونی را به پارلمان ارائه کرده که بر اساس آن نهاد ناظر بر این گونه فعالیتها به زیر مجموعه وزارت محیط زیست بدل میشود. این نهاد تاکنون از زیرمجموعههای وزارت اقتصاد بوده و حفظ منافع ارباب صنایع اتمی برای آن اولویت داشته است نه لزوما سلامت و ایمنی مردم.
وقتی که ۵۲ نیروگاه از فعالیت بازمیایستند
استفاده از انرژی اتمی که ۴۶ سال پیش در ژاپن شروع شد، در جریان بحران نفت در سال ۱۹۷۳ ابعادی وسیع یافت. ساختن نیروگاههای جدید شتابی بیسابقه گرفت و سهم تولید الکتریسته از این نوع انرژی را نهایتا به سی درصد رساند.
تا پیش از ۱۱ مارس کمتر کسی تصور میکرد که ژاپن به عنوان سومین کشور دارنده نیروگاههای هستهای پس از آمریکا و فرانسه، با ۵۴ نیروگاه اتمیاش حاضر به صرفنظرکردن ولو تدریجی از این نوع انرژی شود.
تا زمان بروز فاجعه فوکوشیما برنامه دولت این بود که سهم یادشده را تا سال ۲۰۱۷ میلادی به چهل و تا سال ۲۰۳۰ میلادی به پنجاه درصد افزایش دهد. حال نه تنها این برنامهها کنار گذاشته شدهاند، بلکه چشمپوشی تدریجی از انرژی اتمی در دو سه دهه آینده به استراتژی دولت بدل شده است.
مراسم یادبود قربانیان زمین لرزه ژاپن در شهرهای مختلف این کشور برگزار شده است
هماکنون البته از ۵۴ نیروگاهی که تا قبل از فوکوشیما به کار مشغول بودند، تنها دو نیروگاه فعالند؛ بقیه یا در حال تعمیر و وارسی وضعیت ایمنی هستند یا این مرحله را پشت سر گذاشتهاند، اما بدبینی مقامهای محلی به انرژی اتمی مانع از فعالیت مجدد آنها میشود.
در چنین وضعیتی هزینههای تامین انرژی برای ژاپن، آن هم در شرایطی که اقتصادش از رهگذر ویرانی زلزله و بحران اقتصادی جهانی با رکود و کاهش رشد مواجه است، تبعا زیانمند است و نمیتواند بدون جایگزینی تدریجی نیروی اتمی با انرژیهای تجدیدپذیر ادامه یابد. ولی دستکم این تاثیر را داشته است که هم افسانه ناممکنبودن زندگی در ژاپن بدون انرژی اتمی را زیر سوال ببرد و هم درک و حساسیتهای مردم در زمینه لزوم کنترل مصرف انرژی را به شدت افزایش دهد.
نیروگاه بوشهر ایمنتر از فوکوشیما؟
فاجعه فوکوشیما این فرق را با فاجعه اتمی چرنوبیل داشت که در کشوری با سطح ایمنیهای نازل مانند شوروی یا اروپای شرقی سابق روی نداد، بلکه سومین قدرت اقتصادی دنیا را با سطحی پیشرفته از دانش و تکنولوژی و استانداردهای ایمنی و امنیت به چالش کشید و با مشکلات اساسی مواجه کرد.
به این ترتیب این سوال پیش آمد که در کشورهایی با فرهنگ و سطح تکنولوژیک ابتداییتر چنین آسیبهایی به تاسیسات اتمی چه پیامدهایی خواهد داشت؟
آنچه در نیروگاه فوکوشیمای ژاپن رخ داد، تردیدها در استفاده از انرژی اتمی را بیشتر کرد
دولت ایران و رسانههای وابسته به آن در واکنش به نگرانیهای موجود در خصوص ایمنی نیروگاه هستهای بوشهر بلافاصله اعلام کردند که در این راکتور تمام موازین و مقررات ایمنی و بالاترین استانداردهای بینالمللی رعایت میشوند. محمود احمدینژاد در مصاحبه با یک رسانه ژاپنی با کهنه شمردن فنآوری هستهای این کشور گفت که در صورت وقوع زلزلهای سهمگین مانند آنچه که در ژاپن روی داد، "فکر نمیکنم مشکل بغرنجی داشته باشیم زیرا استانداردهای به کار رفته در نیروگاه بوشهر استانداردهای روز است". دو هفته بعد اما ناصر راستخواه، رئیس مرکز نظام ایمنی هستهای ایران در مصاحبهای صراحتا اعلام کرد که "این مسئله صحت ندارد که چون رآکتور فوکوشیما قدیمی بود این اتفاق رخ داد." او سانحه طبیعی غیرقابل پیشبینی را عامل فاجعه فوکوشیما دانست ولی توضیح نداد که حتی در شرایط بروز صانعه طبیعی یا اختلالات اساسی ناشی از خطای انسانی در نیروگاه بوشهر تا چه حد آمادگیها و پیشبینیهای لازم برای ایمنکردن محیط اطراف وجود دارد.
امنیتی شدن انرژی اتمی و انسدادها و ممنوعیتها
این در حالی است که راکتور هستهای بوشهر نوعی سرهمبندی از فنآوریهای قدیمی و از دور خارج شده محصول دهه ۱۹۷۰ میلادی کشورهایی نظیر آلمان و روسیه یا خریداریشده از بازار سیاه است که براساس استانداردهای امروزی از کاستیها و نقاط ضعف فراوانی برخوردار هستند.
تحریمها علیه ایران نیز سبب شدهاند که کارشناسان اتمی این کشور از تعامل و انتقال تجربه با همتایان خود در کشورهای غربی که به مسائل ایمنی نیروگاهها بیش از کشورهایی مانند روسیه توجه دارند، محروم بمانند.
موجهای بلند سونامی ۱۱۵ هزار خانه را در ۴۰۰ کیلومتر ساحل شمال شرقی ژاپن ویران کردند
آموزش عمومی مردم منطقه بوشهر و دوردستتر برای رفتار در موقعیتی که احیانا برای نیروگاه اتمی بوشهر حادثهای پیش آید، کمتر محلی از اعتنا بوده است. نشانه و اطلاع بارزی هم در دست نیست که ایمنی مردم بوشهر و سایر نقاط نزدیک به نیروگاه این شهر در صورت بروز سانحه طبیعی یا خطای انسانی در تنظیمات و نگهداری نیروگاه قابل تامین باشد یا طرح و نقشه و آمادگیهای لازم برای تخلیه احتمالی مناطق مسکونی اطراف نیروگاه پیشبینی شده باشد.
این که مناقشه هستهای ایران عملا برنامه اتمی این کشور را به شدت ابعاد امنیتی بخشیده است و رسانههای کشور از جمله به همین دلیل چندان مجاز نیستند که با ابراز دیدگاههای انتقادی درباره کاستیهای پادمانها و مسائل ایمنی این برنامه، روشنگری و اطلاعرسانی کنند نیز مزید بر علت شده است.
ضعف فرهنگ توجه به زیستبوم و اهمیت نازل مسائل زیست محیطی نزد شهروندان عادی نیز نقش کمی در این ماجرا بازی نمیکند.
"رنسانس انرژی اتمی" یا کاهش تولید آن؟
فاجعه فوکوشیما کم و بیش "رنسانس اتمی" در جهان را که در دهه گذشته به جریان افتاده بود، با سوالها و تردیدهای بیشتری روبرو کرد.
آلمان، سوییس، سوئد و ایتالیا به کنارهگیری از انرژی اتمی رای دادند و فرانسه با ۵۹ نیروگاه اتمیاش برای اولینبار بحث خروج از انرژی اتمی را گشود و به آن اعتنا نشان داد. برای نخستین بار در تاریخ فرانسه، مسئله کاستن از سهم انرژی اتمی در تولید الکتریسته نیز به بحثهای جاری انتخاباتی راه یافته است.
روسیه، چین و هند اما کمتر از فاجعه فوکوشیما آموختند و صرفا به انجام اقداماتی محدود در کاستن از خطرات انرژی اتمی بسنده کردند. به ویژه دو کشور اخیر دستاندرکار ساخت شمار قابل اعتنایی از نیروگاههای اتمی جدید هم هستند.
سال گذشته دستکم ۶۰ کشور به آژانس بینالمللی انرژی اتمی اطلاع دادند که در تدارک یا بسط برنامه اتمی خود هستند. در آمریکا هم فوکوشیما تاثیر چندانی بر جای نگذاشت و طرفه این که ساخت نیروگاههای اتمی که از سال ۱۹۷۸ میلادی متوقف شده بود با صدور مجوزهای جدید دوباره به جریان افتاد. الکتریسته تولید شده در این دو نیروگاه اما در قیاس با تولید انرژی ناشی از فعالیت ۱۰۴ نیروگاه هستهای دیگر آمریکا که به تدریج باید بازنشسته شوند، مقدار چندان قابل اعتنایی نیست.
یکی از نجاتیافتگان سونامی در شهر ایشیماکی ژاپن
به رغم برخی گرایشها و تلاشها به ویژه در آسیا برای ساختن نیروگاههای جدید، به نظر میرسد که هم زمان نسبتا طولانی لازم برای ساخت این نیروگاهها و هم توقف فعالیت شمار هر چه بیشتری از نیروگاههای موجود لزوما به افزایش سهم انرژی اتمی در تولید انرژی در جهان نیانجامد و روند تولید انرژی اتمی در مجموع رو به کاهش باشد.
پیشبینی آژانس بینالمللی انرژی اتمی در سال ۱۹۷۴ میلادی این بود که تا سال ۲۰۰۰ میلادی نیروگاههای اتمی در جهان به تعدادی خواهند رسید که ۴۵۰۰ گیگاوات برق تولید کنند. اما حتی در سال ۲۰۱۰ میلادی هم این میزان از ۳۷۵ گیگاوات فراتر نرفت.
هزینهای که میتواند مفیدتر مصرف شود
با هزینه ساخت یک نیروگاه اتمی میتوان حدود ۱۰ نیروگاه گازی ایجاد کرد یا سرمایهگذاریهای اساسی در تولید انرژیهای تجدیدپذیر انجام داد. نگهداری زبالههای اتمی و اسقاطسازی نیروگاهها پس از طیشدن عمر مفید آنها نیز هزینه قابل اعتنایی را میطلبد. این نیز هست که بروز فاجعه طبیعی قابل پیشبینی یا غیرقابل پیشبینی و بروز فاجعه ناشی از خطاهای انسانی میتواند بسان چرنوبیل یا فوکوشیما، نیروگاه اتمی را در قیاس با سایر منابع تولید انرژی به تهدیدی بزرگ و پایدار برای محیط زیست و سلامت انسان و حیوان بدل کند.
زمینلرزه و سونامی خسارات شدیدی را به اقتصاد ژاپن و زندگی مردم عادی این کشور وارد کرد
مشکل لاینحل دفع زبالههای اتمی به گونهای که خطری برای انسان و طبیعت نداشته باشند نیز همچنان بر انرژی اتمی سایه افکنده است و نکته منفی قابل اعتنایی در کارنامه آن به شمار میرود. این جنبههای منفی استفاده از انرژی اتمی قبلا هم ناشناخته نبودهاند، اما بروز فاجعه فوکوشیما مجددا به آنها رونق بخشیده و در مرکز توجه قرارشان داده، هر چند که در ایران به دلایلی که اشاره رفت، این گونه بحثها راهی به فضای عمومی نمییابند.